برچسب: آستان-جانان

غزل شمارهٔ ۴۹۰ – حافظ – غزلیات – در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی 0

غزل شمارهٔ ۴۹۰ – حافظ – غزلیات – در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

در همه دیر مغان نیست چو من شیداییخرقه جایی گرو باده و دفتر جاییدل که آیینه شاهیست غباری دارداز خدا می‌طلبم صحبت روشن راییکرده‌ام توبه به دست صنم باده فروشکه دگر می نخورم بی رخ بزم آرایینرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو...

غزل شمارهٔ ۴۷۰ – حافظ – غزلیات – سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی 0

غزل شمارهٔ ۴۷۰ – حافظ – غزلیات – سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمیدل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمیچشم آسایش که دارد از سپهر تیزروساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمیزیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفتصعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمیسوختم در چاه صبر...

غزل شمارهٔ ۱۶۱ – حافظ – غزلیات – کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد 0

غزل شمارهٔ ۱۶۱ – حافظ – غزلیات – کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشدیک نکته از این معنی گفتیم و همین باشداز لعل تو گر یابم انگشتری زنهارصد ملک سلیمانم در زیر نگین باشدغمناک نباید بود از طعن حسود ای دلشاید که چو وابینی خیر تو در این باشدهر کو...

غزل شمارهٔ ۱۵۴ – حافظ – غزلیات – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد 0

غزل شمارهٔ ۱۵۴ – حافظ – غزلیات – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد

راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زدشعری بخوان که با او رطل گران توان زدبر آستان جانان گر سر توان نهادنگلبانگ سربلندی بر آسمان توان زدقد خمیده ما سهلت نماید امابر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زددر خانقه نگنجد اسرار...