برچسب: آشنایان-ره-عشق

غزل شمارهٔ ۴۲۳ – حافظ – غزلیات – دوش رفتم به در میکده خواب آلوده 0

غزل شمارهٔ ۴۲۳ – حافظ – غزلیات – دوش رفتم به در میکده خواب آلوده

دوش رفتم به در میکده خواب آلودهخرقه تردامن و سجاده شراب آلودهآمد افسوس کنان مغبچه باده فروشگفت بیدار شو ای ره رو خواب آلودهشست و شویی کن و آن گه به خرابات خرامتا نگردد ز تو این دیر خراب آلودهبه هوای لب شیرین پسران...

غزل شمارهٔ ۴۱۱ – حافظ – غزلیات – تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو 0

غزل شمارهٔ ۴۱۱ – حافظ – غزلیات – تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای توپرده غنچه می‌درد خنده دلگشای توای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوزکز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تومن که ملول گشتمی از نفس فرشتگانقال و مقال عالمی می‌کشم از برای تودولت عشق بین که...

غزل شمارهٔ ۱۷ – حافظ – غزلیات – سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت 0

غزل شمارهٔ ۱۷ – حافظ – غزلیات – سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوختآتشی بود در این خانه که کاشانه بسوختتنم از واسطه دوری دلبر بگداختجانم از آتش مهر رخ جانانه بسوختسوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمعدوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوختآشنایی نه...