برچسب: اسیر-عشق

غزل شمارهٔ ۳۵ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما 0

غزل شمارهٔ ۳۵ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما

ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ماای یوسف دیدار ما ای رونق بازار مانک بر دم امسال ما خوش عاشق آمد پار ماما مفلسانیم و تویی صد گنج و صد دینار ماما کاهلانیم و تویی صد حج و صد پیکار ماما خفتگانیم...

غزل شمارهٔ ۱۶ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیا 0

غزل شمارهٔ ۱۶ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیا

ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیاای عیسی پنهان شده بر طارم مینا بیااز هجر روزم قیر شد دل چون کمان بد تیر شدیعقوب مسکین پیر شد ای یوسف برنا بیاای موسی عمران که در سینه چه سیناهاستتگاوی خدایی می‌کند از سینه سینا...

غزل شمارهٔ ۷ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – بنشسته‌ام من بر درت تا بوک برجوشد وفا 0

غزل شمارهٔ ۷ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – بنشسته‌ام من بر درت تا بوک برجوشد وفا

بنشسته‌ام من بر درت تا بوک برجوشد وفاباشد که بگشایی دری گویی که برخیز اندرآغرقست جانم بر درت در بوی مشک و عنبرتای صد هزاران مرحمت بر روی خوبت دایماماییم مست و سرگران فارغ ز کار دیگرانعالم اگر برهم رود عشق تو را بادا...

غزل ۵۹۳ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی 0

غزل ۵۹۳ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی

بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالیبه کجا روم ز دستت که نمی‌دهی مجالینه ره گریز دارم نه طریق آشناییچه غم اوفتاده‌ای را که تواند احتیالیهمه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشداگر احتمال دارد به قیامت اتصالیچه خوش است در فراقی...