برچسب: جان-سرگردان

غزل شمارهٔ ۱۷۸۶ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من 0

غزل شمارهٔ ۱۷۸۶ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان منسرو خرامان منی ای رونق بستان منچون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرووز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان منهفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرمچون دلبرانه بنگری در جان سرگردان...

غزل ۲۱۷ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – آن را که غمی چون غم من نیست چه داند 0

غزل ۲۱۷ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

آن را که غمی چون غم من نیست چه داندکز شوق توام دیده چه شب می‌گذراندوقت است اگر از پای درآیم که همه عمرباری نکشیدم که به هجران تو ماندسوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرسکاندوه دل سوختگان سوخته دانددیوانه گرش پند دهی کار...