برچسب: ای-که-دل-داری

غزل شمارهٔ ۲۸۸ – عراقی – دیوان اشعار – غزلیات – بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟ 0

غزل شمارهٔ ۲۸۸ – عراقی – دیوان اشعار – غزلیات – بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگیگذری کن: که خیالی شدم از تنهاییگفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تومن به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟بس که سودای سر زلف...

غزل شمارهٔ ۱۷۷۱ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – شد ز غمت خانه سودا دلم 0

غزل شمارهٔ ۱۷۷۱ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – شد ز غمت خانه سودا دلم

شد ز غمت خانه سودا دلمدر طلبت رفت به هر جا دلمدر طلب زهره رخ ماه رومی نگرد جانب بالا دلمفرش غمش گشتم و آخر ز بخترفت بر این سقف مصفا دلمآه که امروز دلم را چه شددوش چه گفته است کسی با دلماز...

غزل شمارهٔ ۲۷۱ – حافظ – غزلیات – دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس 0

غزل شمارهٔ ۲۷۱ – حافظ – غزلیات – دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرسکه چنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مپرسکس به امید وفا ترک دل و دین مکنادکه چنانم من از این کرده پشیمان که مپرسبه یکی جرعه که آزار کسش در پی نیستزحمتی می‌کشم از...

غزل شمارهٔ ۲۹ – حافظ – غزلیات – ما را ز خیال تو چه پروای شراب است 0

غزل شمارهٔ ۲۹ – حافظ – غزلیات – ما را ز خیال تو چه پروای شراب است

ما را ز خیال تو چه پروای شراب استخم گو سر خود گیر که خمخانه خراب استگر خمر بهشت است بریزید که بی دوستهر شربت عذبم که دهی عین عذاب استافسوس که شد دلبر و در دیده گریانتحریر خیال خط او نقش بر آب...