برچسب: جان-و-جهان

غزل شمارهٔ ۵۵۱ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – جان و جهان چو روی تو در دو جهان کجا بود 0

غزل شمارهٔ ۵۵۱ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – جان و جهان چو روی تو در دو جهان کجا بود

جان و جهان چو روی تو در دو جهان کجا بودگر تو ستم کنی به جان از تو ستم روا بودچون همه سوی نور تست کیست دورو به عهد توچون همه رو گرفته‌ای روی دگر کجا بودآنک بدید روی تو در نظرش چه سرد...

غزل شمارهٔ ۲۱ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را 0

غزل شمارهٔ ۲۱ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را

جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو رااز زعفران روی من رو می‌بگردانی چرایا این دل خون خواره را لطف و مراعاتی بکنیا قوت صبرش بده در یفعل الله ما یشااین دو ره آمد در روش یا صبر یا شکر نعمبی...