برچسب: ساز-نو-آواز-نو

غزل شمارهٔ ۱۶۸۳ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – من که حیران ز ملاقات توام 0

غزل شمارهٔ ۱۶۸۳ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – من که حیران ز ملاقات توام

من که حیران ز ملاقات توامچون خیالی ز خیالات توامبه مراعات کنی دلجوییاه که بی‌دل ز مراعات توامذات من نقش صفات خوش توستمن مگر خود صفت ذات توامگر کرامات ببخشد کرمتمو به مو لطف و کرامات توامنقش و اندیشه من از دم توستگویی الفاظ...

غزل شمارهٔ ۵۴۰ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند 0

غزل شمارهٔ ۵۴۰ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند

مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کندآن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کندای نیست کرده هست را بشنو سلام مست رامستی که هر دو دست را پابند دامت می‌کندای آسمان عاشقان ای جان جان عاشقانحسنت میان عاشقان نک دوستکامت می‌کندای چاشنی هر لبی...

غزل شمارهٔ ۵۳۹ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند 0

غزل شمارهٔ ۵۳۹ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند

مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کندآن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کندای نیست کرده هست را بشنو سلام مست رامستی که هر دو دست را پابند دامت می‌کندای آسمان عاشقان ای جان جان عاشقانحسنت میان عاشقان نک دوستکامت می‌کندای چاشنی هر لبی...

غزل شمارهٔ ۲۷۷ – حافظ – غزلیات – فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش 0

غزل شمارهٔ ۲۷۷ – حافظ – غزلیات – فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارشگل در اندیشه که چون عشوه کند در کارشدلربایی همه آن نیست که عاشق بکشندخواجه آن است که باشد غم خدمتگارشجای آن است که خون موج زند در دل لعلزین تغابن که خزف می‌شکند بازارشبلبل از...

غزل شمارهٔ ۵ – حافظ – غزلیات – دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را 0

غزل شمارهٔ ۵ – حافظ – غزلیات – دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا رادردا که راز پنهان خواهد شد آشکاراکشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیزباشد که بازبینم دیدار آشنا راده روزه مهر گردون افسانه است و افسوننیکی به جای یاران فرصت شمار یارادر حلقه گل و مل خوش خواند دوش...