غزل ۱۵۰ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – خوش میروی به تنها تنها فدای جانت
خوش میروی به تنها تنها فدای جانتمدهوش میگذاری یاران مهربانتآیینهای طلب کن تا روی خود ببینیوز حسن خود بماند انگشت در دهانتقصد شکار داری یا اتفاق بستانعزمی درست باید تا میکشد عنانتای گلبن خرامان با دوستان نگه کنتا بگذرد نسیمی بر ما ز بوستانترخت...