برچسب: شمارهٔ-۳۹۵

غزل ۵۱۱ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی 0

غزل ۵۱۱ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی

هر کس به تماشایی رفتند به صحراییما را که تو منظوری خاطر نرود جایییا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داندهر کاو به وجود خود دارد ز تو پرواییدیوانه عشقت را جایی نظر افتاده‌ستکآنجا نتواند رفت اندیشه داناییامید تو بیرون برد از دل همه امیدیسودای تو...

غزل ۴۳۳ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایم 0

غزل ۴۳۳ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایم

ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایمگر بهار آید وگر باد خزان آسوده‌ایمسروبالایی که مقصود است اگر حاصل شودسرو اگر هرگز نباشد در جهان آسوده‌ایمگر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روندما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایمهر چه در دنیا و...