غزل ۴۰ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مستکه نیستم خبر از هر چه در دو عالم هستدگر به روی کسم دیده بر نمیباشدخلیل من همه بتهای آزری بشکستمجال خواب نمیباشدم ز دست خیالدر سرای نشاید بر آشنایان بستدر قفس طلبد هر کجا گرفتاریستمن...