برچسب: کنسرت-راست-پنجگاه

غزل ۳۳۶ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – رفتی و نمی‌شوی فراموش 0

غزل ۳۳۶ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – رفتی و نمی‌شوی فراموش

رفتی و نمی‌شوی فراموشمی‌آیی و می‌روم من از هوشسحر است کمان ابروانتپیوسته کشیده تا بناگوشپایت بگذار تا ببوسمچون دست نمی‌رسد به آغوشجور از قبلت مقام عدل استنیش سخنت مقابل نوشبی‌کار بود که در بهارانگویند به عندلیب مخروشدوش آن غم دل که می‌نهفتمباد سحرش ببرد...

غزل شمارهٔ ۴۱۸ – حافظ – غزلیات – گر تیغ بارد در کوی آن ماه 0

غزل شمارهٔ ۴۱۸ – حافظ – غزلیات – گر تیغ بارد در کوی آن ماه

گر تیغ بارد در کوی آن ماهگردن نهادیم الحکم للهآیین تقوا ما نیز دانیملیکن چه چاره با بخت گمراهما شیخ و واعظ کمتر شناسیمیا جام باده یا قصه کوتاهمن رند و عاشق در موسم گلآن گاه توبه استغفراللهمهر تو عکسی بر ما نیفکندآیینه رویا...

غزل شمارهٔ ۳۷۰ – حافظ – غزلیات – صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم 0

غزل شمارهٔ ۳۷۰ – حافظ – غزلیات – صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم

صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیمبه دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیمدر میخانه‌ام بگشا که هیچ از خانقه نگشودگرت باور بود ور نه سخن این بود و ما گفتیممن از چشم تو ای ساقی خراب افتاده‌ام لیکنبلایی کز حبیب...

غزل شمارهٔ ۳۳۶ – حافظ – غزلیات – مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم 0

غزل شمارهٔ ۳۳۶ – حافظ – غزلیات – مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزمطایر قدسم و از دام جهان برخیزمبه ولای تو که گر بنده خویشم خوانیاز سر خواجگی کون و مکان برخیزمیا رب از ابر هدایت برسان بارانیپیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزمبر سر تربت من با...

غزل شمارهٔ ۵۵ – حافظ – غزلیات – خم زلف تو دام کفر و دین است 0

غزل شمارهٔ ۵۵ – حافظ – غزلیات – خم زلف تو دام کفر و دین است

خم زلف تو دام کفر و دین استز کارستان او یک شمه این استجمالت معجز حسن است لیکنحدیث غمزه‌ات سحر مبین استز چشم شوخ تو جان کی توان بردکه دایم با کمان اندر کمین استبر آن چشم سیه صد آفرین بادکه در عاشق کشی...