غزل ۴۰۴ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – غم زمانه خورم یا فراق یار کشم

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورت است که درد سر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم

اجراهای این اثر

خواننده

آلبوم

قطعه

محمدرضا شجریان

نوا (مرکب خوانی)

ادامه ی آواز و نی (بیات ترک، گشایش، فرود به نوا، رهاب)

سالار عقیلی

دوران عشق

ساز و آواز ۲

سالار عقیلی

دوران عشق

ساز و آواز ۱

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *