غزل شمارهٔ ۱۵۲ – حافظ – غزلیات – در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد
اجراهای این اثر
خواننده
آلبوم
قطعه
محمدرضا شجریان
اجراهای خصوصی
برق غیرت – اجرای خصوصی شجریان و موسوی در محضر استاد دادبه – ۱۶ آذر ۵۸
دانلود قانونی آلبوم