غزل شمارهٔ ۲۷۰ – حافظ – غزلیات – درد عشقی کشیدهام که مپرس
درد عشقی کشیدهام که مپرسزهر هجری چشیدهام که مپرسگشتهام در جهان و آخر کاردلبری برگزیدهام که مپرسآن چنان در هوای خاک درشمیرود آب دیدهام که مپرسمن به گوش خود از دهانش دوشسخنانی شنیدهام که مپرسسوی من لب چه میگزی که مگویلب لعلی گزیدهام که...