غزل ۲۱۸ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – آن سرو که گویند به بالای تو ماند
آن سرو که گویند به بالای تو ماندهرگز قدمی پیش تو رفتن نتوانددنبال تو بودن گنه از جانب ما نیستبا غمزه بگو تا دل مردم نستاندزنهار که چون میگذری بر سر مجروحوز وی خبرت نیست که چون میگذراندبخت آن نکند با من سرگشته که...