غزل ۳۵۶ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – چو بلبل سحری برگرفت نوبت بام
چو بلبل سحری برگرفت نوبت بامز توبه خانه تنهایی آمدم بر بامنگاه میکنم از پیش رایت خورشیدکه میبرد به افق پرچم سپاه ظلامبیاض روز برآمد چو از دواج سیاهبرهنه بازنشیند یکی سپیداندامدلم به عشق گرفتار و جان به مهر گرودرآمد از درم آن دلفریب...