غزل شمارهٔ ۲۲۴۳ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – آینه جان شده چهره تابان تو
آینه جان شده چهره تابان توهر دو یکی بودهایم جان من و جان توماه تمام درست خانه دل آن توستعقل که او خواجه بود بنده و دربان توروح ز روز الست بود ز روی تو مستچند که از آب و گل بود پریشان توگل...