برچسب: ابرو-کمان

غزل ۵۴۵ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – بخت آیینه ندارم که در او می‌نگری 0

غزل ۵۴۵ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – بخت آیینه ندارم که در او می‌نگری

بخت آیینه ندارم که در او می‌نگریخاک بازار نیرزم که بر او می‌گذریمن چنان عاشق رویت که ز خود بی‌خبرمتو چنان فتنه خویشی که ز ما بی‌خبریبه چه ماننده کنم در همه آفاق تو راکآنچه در وهم من آید تو از آن خوبتریبرقع از...

غزل شمارهٔ ۳۹۹ – حافظ – غزلیات – کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن 0

غزل شمارهٔ ۳۹۹ – حافظ – غزلیات – کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکن

کرشمه‌ای کن و بازار ساحری بشکنبه غمزه رونق و ناموس سامری بشکنبه باد ده سر و دستار عالمی یعنیکلاه گوشه به آیین سروری بشکنبه زلف گوی که آیین دلبری بگذاربه غمزه گوی که قلب ستمگری بشکنبرون خرام و ببر گوی خوبی از همه کسسزای...

غزل شمارهٔ ۳۳۰ – حافظ – غزلیات – تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم 0

غزل شمارهٔ ۳۳۰ – حافظ – غزلیات – تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرمتبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرمچنین که در دل من داغ زلف سرکش توستبنفشه زار شود تربتم چو درگذرمبر آستان مرادت گشاده‌ام در چشمکه یک نظر فکنی خود فکندی از نظرمچه شکر گویمت ای خیل...

غزل شمارهٔ ۳۱۷ – حافظ – غزلیات – فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم 0

غزل شمارهٔ ۳۱۷ – حافظ – غزلیات – فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم

فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادمبنده عشقم و از هر دو جهان آزادمطایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراقکه در این دامگه حادثه چون افتادممن ملک بودم و فردوس برین جایم بودآدم آورد در این دیر خراب آبادمسایه طوبی و دلجویی حور و...