غزل شمارهٔ ۴۴۰ – حافظ – غزلیات – سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندیخطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندیدعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود استبدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندیقلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید بازورای حد تقریر است شرح آرزومندیالا ای...