غزل ۴۳۹ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – ما گدایان خیل سلطانیم
ما گدایان خیل سلطانیمشهربند هوای جانانیمبنده را نام خویشتن نبودهر چه ما را لقب دهند آنیمگر برانند و گر ببخشایندره به جای دگر نمیدانیمچون دلارام میزند شمشیرسر ببازیم و رخ نگردانیمدوستان در هوای صحبت یارزر فشانند و ما سر افشانیممر خداوند عقل و دانش...