غزل شمارهٔ ۲۳۸ – عراقی – دیوان اشعار – غزلیات – در صومعه نگنجد، رند شرابخانه
در صومعه نگنجد، رند شرابخانهعنقا چگونه گنجد در کنج آشیانه؟ساقی، به یک کرشمه بشکن هزار توبهبستان مرا ز من باز زان چشم جاودانهتا وارهم ز هستی وز ننگ خودپرستیبر هم زنم ز مستی نیک و بد زمانهزین زهد و پارسایی چون نیست جز ریاییما...