غزل شمارهٔ ۲۸۰ – حافظ – غزلیات – چو برشکست صبا زلف عنبرافشانش
چو برشکست صبا زلف عنبرافشانشبه هر شکسته که پیوست تازه شد جانشکجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهمکه دل چه میکشد از روزگار هجرانشزمانه از ورق گل مثال روی تو بستولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانشتو خفتهای و نشد عشق را کرانه...