غزل شمارهٔ ۳۹ – عراقی – دیوان اشعار – غزلیات – دل، که دایم عشق میورزید رفت
دل، که دایم عشق میورزید رفتگفتمش: جانا مرو، نشنید رفتهر کجا بوی دلارامی شنیدیا رخ خوب نگاری دید رفتهرکجا شکرلبی دشنام دادیا نگاری زیر لب خندید رفتدر سر زلف بتان شد عاقبتدر کنار مهوشی غلتید رفتدل چو آرام دل خود بازیافتیک نفس با من...