برچسب: دانلود-قانونی-آهنگ
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راستما به فلک میرویم عزم تماشا که راستما به فلک بودهایم یار ملک بودهایمباز همان جا رویم جمله که آن شهر ماستخود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریمزین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاستگوهر پاک از...
پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکستنظاره تو بر همه جانها مبارکستیک لحظه سایه از سر ما دورتر مکندانستهای که سایه عنقا مبارکستای نوبهار حسن بیا کان هوای خوشبر باغ و راغ و گلشن و صحرا مبارکستای صد هزار جان مقدس فدای اوکآید...
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوستبگشای لب که قند فراوانم آرزوستای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابرکآن چهره مشعشع تابانم آرزوستبشنیدم از هوای تو آواز طبل بازباز آمدم که ساعد سلطانم آرزوستگفتی ز ناز بیش مرنجان مرا بروآن گفتنت که بیش مرنجانم...
در دل و جان خانه کردی عاقبتهر دو را دیوانه کردی عاقبتآمدی کاتش در این عالم زنیوانگشتی تا نکردی عاقبتای ز عشقت عالمی ویران شدهقصد این ویرانه کردی عاقبتمن تو را مشغول میکردم دلایاد آن افسانه کردی عاقبتعشق را بیخویش بردی در حرمعقل را...
آنک بیباده کند جان مرا مست کجاستو آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاستو آنک سوگند خورم جز به سر او نخورمو آنک سوگند من و توبهام اشکست کجاستو آنک جانها به سحر نعره زنانند از اوو آنک ما را غمش از...
مطربا این پرده زن کان یار ما مست آمدستوان حیات باصفای باوفا مست آمدستگر لباس قهر پوشد چون شرر بشناسمشکو بدین شیوه بر ما بارها مست آمدستآب ما را گر بریزد ور سبو را بشکندای برادر دم مزن کاین دم سقا مست آمدستمیفریبم مست...
ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مستمیر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مستباغبانا رعد مطرب ابر ساقی گشت و شدباغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مستآسمانا چند گردی گردش عنصر ببینآب مست و باد مست و...
تو را در دلبری دستی تمامستمرا در بیدلی درد و سقامستبجز با روی خوبت عشقبازیحرامست و حرامست و حرامستهمه فانی و خوان وحدت تومدامست و مدامست و مدامستچو چشم خود بمالم خود جز توکدامست و کدامست و کدامستجهان بر روی تو از بهر روپوشلثامست...
بگو ای یار همراز این چه شیوهستدگرگون گشتهای باز این چه شیوهستعجب ترک خوش رنگ این چه رنگستعجب ای چشم غماز این چه شیوهستدگربار این چه دامست و چه دانهستکه ما را کشتی از ناز این چه شیوهستدریدی پرده ما این چه پردهستیکی پرده...
بیایید بیایید که گلزار دمیدهستبیایید بیایید که دلدار رسیدهستبیارید به یک بار همه جان و جهان رابه خورشید سپارید که خوش تیغ کشیدهستبر آن زشت بخندید که او ناز نمایدبر آن یار بگریید که از یار بریدهستهمه شهر بشورید چو آوازه درافتادکه دیوانه دگربار...
آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدتوان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدتآن نفسی که باخودی خود تو شکار پشهایوان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدتآن نفسی که باخودی بسته ابر غصهایوان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدتآن نفسی که باخودی...
آمدهام که تا به خود گوش کشان کشانمتبی دل و بیخودت کنم در دل و جان نشانمتآمدهام بهار خوش پیش تو ای درخت گلتا که کنار گیرمت خوش خوش و میفشانمتآمدهام که تا تو را جلوه دهم در این سراهمچو دعای عاشقان فوق فلک...
در هوایت بیقرارم روز و شبسر ز پایت برندارم روز و شبروز و شب را همچو خود مجنون کنمروز و شب را کی گذارم روز و شبجان و دل از عاشقان میخواستندجان و دل را میسپارم روز و شبتا نیابم آن چه در مغز...
تو جان و جهانی کریما مراچه جان و جهان از کجا تا کجاکه جان خود چه باشد بر عاشقانجهان خود چه باشد بر اولیانه بر پشت گاویست جمله زمینکه در مرغزار تو دارد چرادر آن کاروانی که کل زمینیکی گاوبارست و تو ره نمادر...
کرانی ندارد بیابان ماقراری ندارد دل و جان ماجهان در جهان نقش و صورت گرفتکدامست از این نقشها آن ماچو در ره ببینی بریده سریکه غلطان رود سوی میدان مااز او پرس از او پرس اسرار ماکز او بشنوی سر پنهان ماچه بودی که...
ای که به هنگام درد راحت جانی مراوی که به تلخی فقر گنج روانی مراآن چه نبردست وهم عقل ندیدست و فهماز تو به جانم رسید قبله ازانی مرااز کرمت من به ناز مینگرم در بقاکی بفریبد شها دولت فانی مرانغمت آن کس که...
ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که راای گل در باغ ما پس تو کجایی کجاسوسن با صد زبان از تو نشانم ندادگفت رو از من مجو غیر دعا و ثنااز کف تو ای قمر باغ دهان پرشکروز کف تو بیخبر...
آمد بهار ِ جانها ای شاخ ِ تر به رقص آچون یوسف اندر آمد، مصر و شکر! به رقص آای شاه ِ عشقپرور مانند ِ شیر ِ مادرای شیر! جوشدر رو. جان ِ پدر به رقص آچوگان ِ زلف دیدی، چون گوی دررسیدیاز پا...
بروید ای حریفان بکشید یار ما رابه من آورید آخر صنم گریزپا رابه ترانههای شیرین به بهانههای زرینبکشید سوی خانه مه خوب خوش لقا راوگر او به وعده گوید که دمی دگر بیایمهمه وعده مکر باشد بفریبد او شما رادم سخت گرم دارد که...
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان راتو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان رانفسی یار شرابم نفسی یار کبابمچو در این دور خرابم چه کنم دور زمان راز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدمنه نهانم نه بدیدم چه...