غزل ۲۶ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – ما را همه شب نمیبرد خواب
ما را همه شب نمیبرد خوابای خفته روزگار دریابدر بادیه تشنگان بمردندوز حله به کوفه میرود آبای سخت کمان سست پیماناین بود وفای عهد اصحابخار است به زیر پهلوانمبی روی تو خوابگاه سنجابای دیده عاشقان به رویتچون روی مجاوران به محرابمن تن به قضای...