برچسب: ساز-و-آواز-(شور)

غزل ۴۰۲ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم 0

غزل ۴۰۲ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشمحیف باشد که تو یار من و من یار تو باشمتو مگر سایه لطفی به سر وقت من آریکه من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشمخویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندمکه تو...

غزل شمارهٔ ۲۱۱ – حافظ – غزلیات – دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود 0

غزل شمارهٔ ۲۱۱ – حافظ – غزلیات – دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود

دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بودتا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بودرسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبیجامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بودجان عشاق سپند رخ خود می‌دانستو آتش چهره بدین کار برافروخته بودگر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدمکه نهانش نظری با...

غزل شمارهٔ ۷۲ – حافظ – غزلیات – راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست 0

غزل شمارهٔ ۷۲ – حافظ – غزلیات – راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیستآنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیستهر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بوددر کار خیر حاجت هیچ استخاره نیستما را ز منع عقل مترسان و می بیارکان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیستاز...

غزل شمارهٔ ۴۱ – حافظ – غزلیات – اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است 0

غزل شمارهٔ ۴۱ – حافظ – غزلیات – اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است

اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز استبه بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز استصراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتدبه عقل نوش که ایام فتنه انگیز استدر آستین مرقع پیاله پنهان کنکه همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز استبه آب دیده...