این همه رفتند و …
بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا درنبندد هوشیار ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار اینکه در شهنامهها آوردهاند رستم و رویینهتن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلقست دنیا یادگار اینهمه...
بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا درنبندد هوشیار ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار اینکه در شهنامهها آوردهاند رستم و رویینهتن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلقست دنیا یادگار اینهمه...
بخشایش الهی، گم شده ای را در مناهی، چراغ توفیق فرا راه داشت تا به حلقه اهل تحقیق در آمد. به یمن قدم درویشان و صدق نفس ایشان، ذمائم اخلاقش به حمائد مبدل گشت. دست از هوا و هوس کوتاه کرده و زبان طاعنان...