غزل شمارهٔ ۱۳۶ – حافظ – غزلیات – دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کردتکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کردآن چه سعی است من اندر طلبت بنمایماین قدر هست که تغییر قضا نتوان کرددامن دوست به صد خون دل افتاد به دستبه فسوسی که کند خصم رها نتوان...