برچسب: علیرضا-شاه-محمدی

غزل شمارهٔ ۱۷۸۸ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون 0

غزل شمارهٔ ۱۷۸۸ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون

تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنوننک کش کشانت می برند انا الیه راجعونتا کی زنی بر خانه‌ها تو قفل با دندانه‌هاتا چند چینی دانه‌ها دام اجل کردت زبونشد اسب و زین نقره گین بر مرکب چوبین نشینزین بر جنازه نه ببین...

غزل شمارهٔ ۱۶۶۷ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – من ز وصلت چون به هجران می روم 0

غزل شمارهٔ ۱۶۶۷ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – من ز وصلت چون به هجران می روم

من ز وصلت چون به هجران می رومدر بیابان مغیلان می روممن به خود کی رفتمی او می کشدتا نپنداری که خواهان می رومچشم نرگس خیره در من مانده‌ستکز میان باغ و بستان می رومعقل هم انگشت خود را می گزدزانک جان این جاست...

غزل شمارهٔ ۵۶۳ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد 0

غزل شمارهٔ ۵۶۳ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر داردبه زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارددر این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کارانبه دکان کسی بنشین که در دکان شکر داردترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کسیکی...

غزل شمارهٔ ۱۶۲ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را 0

غزل شمارهٔ ۱۶۲ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان راتو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان رانفسی یار شرابم نفسی یار کبابمچو در این دور خرابم چه کنم دور زمان راز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدمنه نهانم نه بدیدم چه...

غزل شمارهٔ ۸۱ – حافظ – غزلیات – صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت 0

غزل شمارهٔ ۸۱ – حافظ – غزلیات – صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت

صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفتناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفتگل بخندید که از راست نرنجیم ولیهیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفتگر طمع داری از آن جام مرصع می لعلای بسا در که به نوک مژه‌ات باید...