غزل شمارهٔ ۶۴۸ – خواجوی کرمانی – غزلیات – نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم
نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدمز مهر در تو نشانی ندیدم و نشنیدمچه رنجها که نیامد برویم از غم رویتچه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدمهزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتمهزار تیر بلا از تو خوردم...