غزل شمارهٔ ۸ – حافظ – غزلیات – ساقیا برخیز و درده جام را
ساقیا برخیز و درده جام راخاک بر سر کن غم ایام راساغر می بر کفم نه تا ز بربرکشم این دلق ازرق فام راگر چه بدنامیست نزد عاقلانما نمیخواهیم ننگ و نام راباده درده چند از این باد غرورخاک بر سر نفس نافرجام رادود...