غزل شمارهٔ ۸۹۸ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – بانگ زدم من که دل مست کجا میرود
بانگ زدم من که دل مست کجا میرودگفت شهنشه خموش جانب ما میرودگفتم تو با منی دم ز درون میزنیپس دل من از برون خیره چرا میرودگفت که دل آن ماست رستم دستان ماستسوی خیال خطا بهر غزا میرودهر طرفی کو رود بخت از...