غزل ۳۷۴ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – از در درآمدی و من از خود به در شدم
از در درآمدی و من از خود به در شدمگفتی کز این جهان به جهان دگر شدمگوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوستصاحب خبر بیامد و من بیخبر شدمچون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتابمهرم به جان رسید و به عیوق بر شدمگفتم...