غزل شمارهٔ ۹۴ – حافظ – غزلیات – زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
زان یار دلنوازم شکریست با شکایتگر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایتبی مزد بود و منت هر خدمتی که کردمیا رب مباد کس را مخدوم بی عنایترندان تشنه لب را آبی نمیدهد کسگویی ولی شناسان رفتند از این ولایتدر زلف چون کمندش ای...