غزل ۴۱ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – دیر آمدی ای نگار سرمست
دیر آمدی ای نگار سرمستزودت ندهیم دامن از دستبر آتش عشقت آب تدبیرچندان که زدیم بازننشستاز روی تو سر نمیتوان تافتوز روی تو در نمیتوان بستاز پیش تو راه رفتنم نیستچون ماهی اوفتاده در شستسودای لب شکردهانانبس توبه صالحان که بشکستای سرو بلند بوستانیدر...