غزل ۳۶۲ – سعدی – دیوان اشعار – غزلیات – مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام
مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغامتو مستریح و به افسوس میرود ایامشبی نپرسی و روزی که دوستدارانمچگونه شب به سحر میبرند و روز به شامببردی از دل من مهر هر کجا صنمیستمرا که قبله گرفتم چه کار با اصنامبه کام...