غزل شمارهٔ ۳۵۸ – حافظ – غزلیات – غم زمانه که هیچش کران نمیبینم
غم زمانه که هیچش کران نمیبینمدواش جز می چون ارغوان نمیبینمبه ترک خدمت پیر مغان نخواهم گفتچرا که مصلحت خود در آن نمیبینمز آفتاب قدح ارتفاع عیش بگیرچرا که طالع وقت آن چنان نمیبینمنشان اهل خدا عاشقیست با خود دارکه در مشایخ شهر این...