غزل شمارهٔ ۲۶۶ – عراقی – دیوان اشعار – غزلیات – چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی

چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی
ندیم و مونس و یارم تو باشی
دل پر درد را درمان تو سازی
شفای جان بیمارم تو باشی
ز شادی در همه عالم نگنجم
اگر یک لحظه غم خوارم تو باشی
ندارم مونسی در غار گیتی
بیا، تا مونس غارم تو باشی
اگر چه سخت دشوار است کارم
شود آسان، چو در کارم تو باشی
اگر جمله جهانم خصم گردند
نترسم، چون نگهدارم تو باشی
همی نالم چو بلبل در سحرگاه
به بوی آنکه گلزارم تو باشی
چو گویم وصف حسن ماهرویی
غرض زان زلف و رخسارم تو باشی
اگر نام تو گویم ور نگویم
مراد جمله گفتارم تو باشی
از آن دل در تو بندم، چون عراقی
که می‌خواهم که دلدارم تو باشی

اجراهای این اثر

خواننده

آلبوم

قطعه

محمدرضا شجریان

همایون مثنوی

ادامه ی آواز (بختیاری، نی داوود)

محمدرضا شجریان

همایون مثنوی

ادامه ی آواز (دیلمان همایون، عشاق و فرود به همایون)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *