در بسته بروی خود ز مردم‎

saadi_small

بخشایش الهی، گم شده ای را در مناهی، چراغ توفیق فرا راه داشت تا به حلقه اهل تحقیق در آمد. به یمن قدم درویشان و صدق نفس ایشان، ذمائم اخلاقش به حمائد مبدل گشت. دست از هوا و هوس کوتاه کرده و زبان طاعنان در حق او همچنان دراز که بر قاعده اوّلست و زهد و طاعتش نامعوّل
به عذر و توبه توان رستن از عذاب خدای       ولیک می‌نتوان از زبان مردم رست
 
طاقت جور زبان‌ها نیاورد و شکایت پیش پیر طریقت برد. جوابش داد که شکر این نعمت چگونه گزاری که بهتر از آنی که پندارندت
 
چند گویی که بد اندیش و حسود       عیب جویان من مسکینند
گه به خون ریختنم برخیزند       گه به بد خواستنم بنشینند
نیک باشی و بدت گوید خلق       به که بد باشی و نیکت بینند
 
لیکن مرا که حسن ظن همگان در حق من به کمالست و من در عین نقصان، روا باشد اندیشه بردن و تیمار خوردن
 
اِنّی لَمُستَتِرٌ مِنْ عَینِ جیرانی       وَ الله یَعلمُ اِسراری و اِعلانی
در بسته بروی خود ز مردم       تا عیب نگسترند ما را
در بسته چه سود و عالم الغیب       دانای نهان و آشکارا
 
 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *