غزل شمارهٔ ۴۱۲ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – آنک بیباده کند جان مرا مست کجاست
آنک بیباده کند جان مرا مست کجاست
و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست
و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم
و آنک سوگند من و توبهام اشکست کجاست
و آنک جانها به سحر نعره زنانند از او
و آنک ما را غمش از جای ببردهست کجاست
جان جانست وگر جای ندارد چه عجب
این که جا میطلبد در تن ما هست کجاست
غمزه چشم بهانهست و زان سو هوسیست
و آنک او در پس غمزهست دل خست کجاست
پرده روشن دل بست و خیالات نمود
و آنک در پرده چنین پرده دل بست کجاست
عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
و آنک او مست شد از چون و چرا رست کجاست
اجراهای این اثر
خواننده
آلبوم
قطعه
علیرضا افتخاری
مهمان تو
ساز و آواز
دانلود قانونی آلبوم
روزبه نعمت اللهی
سوگند
سوگند
دانلود قانونی آلبوم