غزل شمارهٔ ۴۷۰ – حافظ – غزلیات – سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بیغمی
آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
اجراهای این اثر
خواننده
آلبوم
قطعه
گلهای تازه
شمارهٔ ۶۶
(ابوعطا) (۱۰:۴۸ – ۱۲:۳۰) نوازندگان: جلیل شهناز (تار) خواننده آواز: شجریان، محمدرضا سراینده شعر آواز: حافظ شیرازی (غزل) مطلع شعر آواز: سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دانلود قانونی آلبوم
محمدرضا شجریان
اجراهای خصوصی
چشمهی خورشید – اجرای خصوصی شجریان و بدیعی به تاریخ ۴ شهریور ۶۵
دانلود قانونی آلبوم
محمدرضا شجریان
اجراهای خصوصی
همدم دل – اجرای خصوصی محمدرضا شجریان و حبیبالله بدیعی – شور
دانلود قانونی آلبوم