غزل شمارهٔ ۱۷۸۶ – مولوی – دیوان شمس – غزلیات – دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
بی‌پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا
سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من
از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من
گل جامه در از دست تو ای چشم نرگس مست تو
ای شاخ‌ها آبست تو ای باغ بی‌پایان من
یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من
ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها
ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من
منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نی
اندیشه‌ام افلاک نی ای وصل تو کیوان من
مر اهل کشتی را لحد در بحر باشد تا ابد
در آب حیوان مرگ کو ای بحر من عمان من
ای بوی تو در آه من وی آه تو همراه من
بر بوی شاهنشاه من شد رنگ و بو حیران من
جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر ثقلی جدا
بی‌تو چرا باشد چرا ای اصل چار ارکان من
ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من
ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من

اجراهای این اثر

خواننده

آلبوم

قطعه

احمد شاملو

غزلیات مولوی

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من

حسام الدین سراج

بوی بهشت

سرو خرامان

دانلود قانونی آلبوم

گروه کامکارها

ایران زمین

سرو خرامان

دانلود قانونی آلبوم

ابراهیم شریف زاده

خون پاش و نغمه ریز

سرو خرامان

وحید تاج

سرِ سماع

سرو خرامان من

مسعود شعاری

غروب

کوچ عاشقان

بیژن کامکار

دف و نی

اندر میان جان

دانلود قانونی آلبوم

هژیر مهرافروز

دل قلندر

دلدار

علیرضا قربانی

قاف عشق

شب تا سحر

دانلود قانونی آلبوم

سالار عقیلی

جان سرگردان

تصنیف جان سرگردان

سالار عقیلی

صورتگر

مرو

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *